NO LOVE

گاهی وقتا لازمه از گوشیمون بشنویم...


مشترک مورد نظر آدم نمی باشد…


لطفا قطع کن... -_-

 

+نوشته شده در یک شنبه 28 مهر 1392برچسب:,ساعت20:27توسط خزان تنها | |

اگر خورشید . گرما و رنگین کمان را می پذیریم باید تندر. طوفان و باران را نیز پذیرا باشیم.

+نوشته شده در یک شنبه 28 مهر 1392برچسب:,ساعت20:24توسط خزان تنها | |

ﻫﯿــﺲ !

ﮐــــﻤﯽ ﺁﺭﺍﻣــــﺘـــﺮﺗﻨـــــﻬﺎ ﺷــــﻮ

ﺑﯽ ﺻـــــﺪﺍ ﺗــــﺮ ﺑـــﺸــــﮑــــﻦ

ﺁﻫــــﺴــــﺘــــﻪﺗـــﺮ ﺳﺮﺍﻏـــــﺶ ﺭﺍ ﺑﮕـــــﯿـــــﺮ

ﻣـــﻤــــﮑــﻦ ﺍﺳﺖﺑــــﯿـــﺪﺍﺭ ﺷــــﻮﺩ

ﻭﺟــــــــﺪﺍﻥﻧــــــﺪﺍﺷﺘــــــﻪ ﺍﺵ !!! 

+نوشته شده در یک شنبه 28 مهر 1392برچسب:,ساعت20:22توسط خزان تنها | |

+نوشته شده در یک شنبه 28 مهر 1392برچسب:,ساعت20:10توسط خزان تنها | |

خــــدایا....

هـمـه از تـو مـی خـواهـنـد ، بـدهی

مـن از تـو مـی خـواهــم ، بـگـیـری


خـــــدایا


ایـن هـمـه حـس


دلـــتــنـــگــــیــــــ را


از مــــن بــــگـــیــــر

...

+نوشته شده در شنبه 20 مهر 1392برچسب:,ساعت20:32توسط خزان تنها | |

چگونه خیانت میکنند؟! .::

 

 

چگونه خیانت میکنند؟

 

چگونه کنار دیگری به آرامش می رسند؟

 

من حتی>>بالشم<< را که عوض میکنم خوابم نمی برد ...

+نوشته شده در شنبه 20 مهر 1392برچسب:,ساعت20:30توسط خزان تنها | |

نبـــــــــار بــــــــــــــــــــــــــــــاران . . .

 

 لعنــــــــــتــــــــــــی نبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــار. . .

 

 امشب با دیگـــــــــــــری بیــــرون است . . .

 

 ســـَــــــــرمـــــــــــــــــــــــــا میخورد ! ! !

 

 

+نوشته شده در شنبه 20 مهر 1392برچسب:,ساعت20:30توسط خزان تنها | |

زمیـــن قانـون عجیبی دارد...

هــفت میلیـــارد آدم

و فقـط بـا یکی از آنهــا
...
احساس تنهـایی نمی کنی

و خدا نکـــنه کـه آن یـک نفـــر

تنهایت بگــــذارد،

آن وقت حتی با خودت هـــم

غریبـه می شوی...

+نوشته شده در شنبه 20 مهر 1392برچسب:,ساعت20:13توسط خزان تنها | |

وقتی مُردم

 

تمام اعضای بدنم را اهدا کنید

 

بجزء قلبم

 

او را وقتی زنده بودم بخشیده ام …

+نوشته شده در جمعه 19 مهر 1392برچسب:,ساعت21:49توسط خزان تنها | |

گاهــــــــــــــی دِلـــــــم

تفــــــــــــریح ناسالم می خــــــــــــواد
مثــــــــــــــــل فکر کــــــــــــردن به تـــــــــــــــــو !


+نوشته شده در چهار شنبه 17 مهر 1392برچسب:,ساعت11:36توسط خزان تنها | |

محبت زيادي، هميشه آدمها را خراب مي کند

گاهي آدمها مي روند

نه براي اينکه دلايل ماندنشان کم شده

بلکه به اين دليل که آنقدر کوچکند که

تحمل حجم بالاي محبت تو را ندارند

او که رفتني است، بگذار برود
. .

+نوشته شده در چهار شنبه 17 مهر 1392برچسب:,ساعت11:35توسط خزان تنها | |

صبر کردن معجزه میکند . . .
تنهاییهایت را پیش فروش نکن . . .فصلش که برسد به قیمت میخرند  . . . 


 

+نوشته شده در چهار شنبه 17 مهر 1392برچسب:,ساعت11:34توسط خزان تنها | |

تلخ است ،

همه فکر کنند سرت شلوغ است ،

و تنها خودت بدانی چقدر

 تنـــهایی ...

+نوشته شده در چهار شنبه 17 مهر 1392برچسب:,ساعت11:33توسط خزان تنها | |

این روزها

بیشتر از هر زمانی

دوست دارم خودم باشم !!

دیگر نه حرص بدست آوردن را دارم

و نه هراس از دست دادن را .....

هرکس مرا میخواهد بخاطر خودم بخواهد

دلم هوای خودم را کرده است ...

همین...


+نوشته شده در چهار شنبه 17 مهر 1392برچسب:,ساعت11:33توسط خزان تنها | |

سیاهی لبهایم از سیگار و قلیون نیست . . .

لبهایم عزادار حرفهای نگفته دلم است . . .

+نوشته شده در چهار شنبه 17 مهر 1392برچسب:,ساعت11:32توسط خزان تنها | |

دست بر دلم نگذار . . .

میسوزی . . .

داغ خیلی چیزها بر دلم مانده . . .


+نوشته شده در چهار شنبه 17 مهر 1392برچسب:,ساعت11:31توسط خزان تنها | |

گاهی باید بگذری و بروی رفیق . . . .

وقتی میمانی وتحمل میکنی از خودت یک احمق میسازی . . .


+نوشته شده در چهار شنبه 17 مهر 1392برچسب:,ساعت11:30توسط خزان تنها | |

سکوت


یعنی اما … یعنی اگر …

یعنی هزار و یک دلیل که “دل” میترسد بلند بگوید …


+نوشته شده در چهار شنبه 17 مهر 1392برچسب:,ساعت11:29توسط خزان تنها | |

بـــــاد آورده را
بـــاد مـــی بـــرد،
امــــا
تـــو کـــه
بـــا پــای خـــودت آمــده بــودی ..


+نوشته شده در چهار شنبه 17 مهر 1392برچسب:,ساعت11:27توسط خزان تنها | |

در زندگی به هیچ کس اعتماد نکن

آیینه با تمام یک رنگیش

دست چپ و راست را

به تو اشتباه نشان می دهد...

 

+نوشته شده در چهار شنبه 17 مهر 1392برچسب:,ساعت11:26توسط خزان تنها | |

می گویند:

 خوش به حالت!

 از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی … !

 نمی دانند بعضی دردها

 کمر خم می کنند، نه ابـرو...! 

+نوشته شده در چهار شنبه 17 مهر 1392برچسب:,ساعت11:16توسط خزان تنها | |

ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﺩﺭ ﻣﻦ ﭼﻪ
ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ
ﺣﺎﻟﻢ ﺭﺍ ﺑﻬﺘﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ

+نوشته شده در دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:,ساعت19:53توسط خزان تنها | |

اهسته بیا.....

 

چیزی هم ننویس....

 

نظرهم نذار....

 

همان که بخوانی بس است....

 

من به بی محلی ادمها عادت دارم.....

 

 

+نوشته شده در یک شنبه 14 مهر 1392برچسب:,ساعت20:23توسط خزان تنها | |

+نوشته شده در یک شنبه 14 مهر 1392برچسب:,ساعت20:19توسط خزان تنها | |

چه تلخ است


علاقه ای که عادت شود


عادتی که باور شود


باوری که خاطره شود


وخاطره ای که درد شود ....!!!!

+نوشته شده در شنبه 13 مهر 1392برچسب:,ساعت20:17توسط خزان تنها | |

+نوشته شده در دو شنبه 8 مهر 1392برچسب:,ساعت17:10توسط خزان تنها | |


درد یــــــعــــــنـــــــی

در عین داشتنش ، نداشته باشیش …

یعنی سر رو شونه ی “عکسش” بذاری ….!

یعنی “عکسش” رو بغل کنی …!

یعنی با”عکسش” حرف بزنی …!

درد یعنی : شب ها فقط “عکسش” مرحم گریه هاته ….

درد یعنی نیست ! در عین بودنش !

تمام روحم درد میکند از این همه “درد”

 

+نوشته شده در دو شنبه 8 مهر 1392برچسب:,ساعت17:8توسط خزان تنها | |